#کیک-دو-رنگتو شمال شهر تهران ،یه قنادی باز شد اسمش محسن قناد بود..فقط پولدارا میتونستن اونجا خرید کنن
،یه روز که تعدادی از پولدارا تو قنادی در حال خرید بودن یه گدای ژنده پوش وارد شد و تموم جیبهاشو گشت ،یه ۵۰ تومنی پیدا کرد و گذاشت رو میز ،
گفت اینو شیرینی بهم بده !!!!
مدیر قنادی با دیدن این صحنه جلو اومد و به اون فقیر تعظیم کرد و با خوشحالی و لبخند ازش حال پرسید وگفت :قربان !خیلی خوش اومدید و قنادی ما رو مزین فرمودید ...پولتون رو بردارید و هر چقدرشیرینی دوست دارید انتخاب کنین !!!! امروز مجانیه اینجا ...
پولدارا ازین حرکت ناراحت شدن و اعتراض کردن که چرا با ما اینجوری برخورد نکرده ای تا حالا ؟ مدیر قنادی گفت :شما هم اگه مثل این آقا تموم داراییتون رو ، رو میز میذاشتین ،جلوتون تعظیم میکردم .
●ﺩﺭ ﭘﻮﺷﻴﺪﻥ ﺧﻄﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ،
ﺷﺐ ﺑﺎﺵ؛
● ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺗﻨﻲ، ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺎﺵ؛
● ﺩﺭ ﻣﻬﺮ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻲ،
ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺑﺎﺵ؛
● ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﺸﻢ ﻭ ﻏﻀﺐ،
ﮐﻮﻩ ﺑﺎﺵ؛
● ﺩﺭ ﺳﺨﺎﻭﺕ ﻭ ﻳﺎﺭﻱ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ،
ﺭﻭﺩ ﺑﺎﺵ؛
● ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﻣﺪﻥ ﺑﺎ ﺩﻳﮕﺮﺍن
دریا باش
...